با چه افرادی نمی توان ازدواج کرد؟
با چه افرادی نمی توان ازدواج کرد؟ موانع نکاح اموری است که عدم آنها در نکاح شرط است و وجود آنها مانع صحت ازدواج می باشد. موانع نکاح در کتب فقهی تحت عنوان «اسباب تحریم» مطرح شده است. این موانع در حقوق ایران عبارتند از: شوهر داشتن، داشتن چهار زن دائم، عده زن، قرابت در حدود معین، مطلقه بودن به سه طلاق و نه طلاق، کفر، لعان و احرام. در ذیل به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
1- شوهر داشتن مانع نکاح است و زن شوهرداری نمی تواند بار دیگر ازدواج کند. اگر چه چند زنی در حقوق ما با شرایطی پذیرفته شده است ولی چند شوهری به هیچ وجه مجاز نیست. تعدد شوهر بر خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه و موجب اختلاط نسل است و قانون هیچ یک از کشورهای متمدن آن را نپذیرفته است. برابر قانون مدنی نکاح با زن شوهردار باطل است و به علاوه ممکن است موجب حرمت ابدی (همیشگی) ازدواج بین زن و مرد دوم گردد. یعنی دیگر هیچگاه حتی پس از انحلال نکاح، آن مرد نمی تواند با این زن ازدواج کند (مواد 1050 و 1051 قانون مدنی).
2- در حقوق اسلامی تعدد زوجات به چهار زن دائم محدود شده و استیفای عدد از موانع نکاح به شمار آمده است. استیفا در لغت به معنی کامل گرفتن است و استیفای عدد در اصطلاح فقهی آن است که مرد چهار زن دائم داشته باشد؛ در این صورت نمی تواند زن پنجمی به عقد دائم بگیرد و اگر این امر محقق شود موجب بطلان نکاح جدید است. این منع در قانون مدنی صریحاً ذکر نشده است، لیکن با توجه به حقوق اسلامی و طبق عرف و عادت مسلم که مبتنی بر آن است، در محدود بودن تعدد زوجات دائم به چهار زن نمی توان شک کرد.
3- در عده بودن زن یکی از موانع نکاح به شمار می آید. بنابر تعریف ماده 1150 قانون مدنی: «عده عبارت است از مدتی که تا انقضای آن زنی که عقد نکاح او منحل شده است نمی تواند شوهر دیگر اختیار کند».
توصیه می شود مطلب زیر را مطالعه کنید:
آیا با زنی که در عده است می توان ازدواج کرد؟
4- قرابت (خویشاوندی) اعم از نَسَبی، سَبَبی و رضاعی در پاره ای درجات، مانع نکاح است. خویشانی که نکاح با آنها به علت قرابت ممنوع است «محارم» نامیده می شوند.
محارم نسبی
به موجب ماده 1045 قانون مدنی: «نکاح با اقارب نسبی ذیل ممنوع است، اگر چه قرابت حاصل از شبهه یا زنا باشد:
1- نکاح با پدر و اجداد و با مادر و جدات هر قدر که بالا برود.
2- نکاح با اولاد هر قدر که پایین برود.
3- نکاح با برادر و خواهر و اولاد آنها تا هر قدر که پایین برود.
4- نکاح با عمات و خالات خود و عمات و خالات پدر و مادر و اجداد و جدات».
محارم سببی
برابر قانون مدنی نکاح بین خویشان سببی ذیل ممنوع است:
1) بین مرد و مادر و جدات زن حتی بعد از انحلال ازدواج (بند 1 ماده 1047).
2) بین مرد و زنی که سابقاً زن پدر و یا زن یکی از اجداد یا زن پسر یا زن یکی از احفاد (فرزند زادگان) او بوده است (بند 2 ماده مذکور).
3) بین مرد و اُناث از اولاد زن، از هر درجه که باشند، مشروط به اینکه بین زن و شوهر نزدیکی واقع شده باشد (بند 3 ماده 1047).
4) بین مرد و خواهر زن، مگر بعد از انحلال ازدواج با آن زن (ماده 1048).
5) بین مرد و دختر برادر زن یا دختر خواهر زن مگر با اجازه زن (ماده 1049).
5- مطلقه بودن به سه طلاق و نه طلاق
سه طلاق متوالی
مطلقه بودن به سه طلاق و نه طلاق با شرایط مقرر در قانون مدنی از موانع نکاح به شمار می آید. لازم به ذکر است که فایده عملی این بحث امروز اندک است. با این حال مختصراً توضیح داده خواهد شد.
طبق ماده 1057 قانون مدنی: «زنی که سه مرتبه متوالی زوجه یک نفر بوده و مطلقه شده، بر آن مرد حرام می شود، مگر اینکه به عقد دائم به زوجیت مرد دیگری درآمده و پس از وقوع نزدیکی با او، به واسطه طلاق یا فسخ یا فوت، فراق حاصل شده باشد». بنابراین مردی که سه مرتبه متوالی زن خود را طلاق داده اعم از اینکه طلاق بعد از رجوع در ایام عده یا پس از نکاح جدید واقع شده باشد نمی تواند از نو با او ازدواج کند. تجدید ازدواج مرد با چنین زنی در صورتی مجاز است که:
1- زن با مرد دیگری ازدواج کند. این مرد از آنجا که ازدواج او با زن مطلقه، با شرایط مقرر موجب حلال شدن زن به شوهر سابقش می شود، محلّل نامیده شده است. اگر این ازدواج صوری و بدون اراده واقعی نکاح باشد تاثیری نخواهد داشت و حرمت نکاح را از میان نخواهد برد.
2- نکاح دائم باشد نه موقت.
3- بین زن و این مرد نزدیکی واقع شده باشد.
4- نکاح به علتی مانند فوت شوهر یا طلاق یا فسخ نکاح منحل شده باشد.
نه طلاق
فرض کنیم بعد از سه طلاق متوالی و دخالت محلّل و انحلال نکاح او و ازدواج مجدد زن با شوهر سابقش، باز زوجین ناسازگاری آغاز کنند و طلاق تکرار گردد. در این حالت به موجب ماده 1058 قانون مدنی: «زن هر شخصی که به نه طلاق که شش تای آن عدّی است مطلقه شده باشد، بر آن شخص حرام موبد می شود». طلاق عدّی نوعی طلاق رجعی است و عبارت است از طلاقی که پس از آن مرد در ایام عده رجوع کند و با زن نزدیکی نماید.
6- کفر
کفر عبارت است از ناباوری به اسلام و کافر کسی است که به یکی از اصول اسلام یا یکی از ضروریات آن اعتقاد نداشته باشد. قانون مدنی به تبعیت از فقه اسلامی، نکاح زن مسلمان با مرد غیر مسلمان را ممنوع کرده است. به موجب ماده 1059 قانون مدنی: «نکاح مسلمه با غیر مسلم جایز نیست». دلیل عقلی که در این باره آورده شده آن است که اگر زن مسلمان با مرد غیر مسلمان ازدواج کند چه بسا از لحاظ دینی مورد تحقیر و تمسخر شوهر قرار می گیرد و ممکن است در نتیجه نفوذ شوهر، دست از اسلام بردارد. اما اگر مرد مسلمان با زن غیر مسلمان (کتابیه) ازدواج کند، به دین او احترام می گذارد و اشکالی از جهت اختلاف دین پیش نخواهد آمد. هرگاه زن و شوهر هر دو کافر باشند و زن اسلام اختیار کند، نمی تواند به زندگی زناشویی با مرد کافر ادامه دهد و در این صورت نکاح منحل خواهد شد. زیرا کفر هم ابتدائاً و هم استداماً مانع نکاح است.
7- لعان
با چه افرادی نمی توان ازدواج کرد؟ لعان یکی از موانع نکاح در فقه اسلامی است. اگرچه لعان امروزه فایده عملی خود را از دست داده است ولی ما آن را به اختصار توضیح می دهیم.
لعان در لغت به معنای ناسزا گفتن و نفرین کردن به یکدیگر است و در اصطلاح حقوقی آن است که زن و شوهر با سوگندهای ویژه ای یکدیگر را تخطئه (خطا کار خواندن) کنند. لعان هنگامی تحقق می یابد که شوهر به زن نسبت زنا دهد، یا فرزندی را که زن به دنیا آورده است از خود نفی کند. در این صورت زوجین نزد حاکم شرع حضور می یابند و مرد چهار بار سوگند یاد می کند که راست می گوید و بار پنجم می گوید: لعنت خدا بر من اگر دروغگو باشم. آن گاه زن چهار بار سوگند می خورد که مرد دروغ می گوید، سپس می گوید: خشم خدا بر من اگر او راست گفته باشد. پس از انجام این مراسم زن همیشه به شوهر حرام می گردد و فرزند مورد لعان هم به شوهر ملحق نخواهد شد. ماده 1052 قانون مدنی در این باره می گوید: «تفریقی که با لعان حاصل می شود، موجب حرمت ابدی است».
8- احرام
با چه افرادی نمی توان ازدواج کرد؟ احرام نیز از موانعی است که قانون مدنی آن را عیناً از فقه اسلامی گرفته است. احرام در لغت به معنی منع و حرام کردن است و در اصطلاح فقهی حالتی است که زائر خانه خدا با انجام تشریفات مذهبی و پوشیدن جامه خاصی که نشانه آغاز اعمال حج است پیدا می کند و او را در این حالت مُحرم گویند. هرگاه کسی در حال احرام ازدواج کند، عقد باطل است و اگر علم به حرمت نکاح داشته باشد، بعدها هم نمی تواند با طرف دیگر ازدواج کند و به تعبیر دیگر ازدواج بین آنها حرام موبّد خواهد شد. ماده 1053 قانون مدنی مقرر می دارد: «عقد در حال احرام باطل است و با علم به حرمت موجب حرمت ابدی است».