حقوق مدنی

قيم کیست و چه وظایفی دارد؟

قيم کیست و چه وظایفی دارد؟ در لغت به کسی که امر یا امور دیگری قائم به وجود او باشد، قیم گویند. در اصطلاح حقوقی قیم کسی است که از طرف دادگاه به تقاضای دادستان یا اداره سرپرستی که عملاً وظایف دادستان در امور محجورین را انجام می دهد، برای حمایت از محجورین، یعنی مواظبت شخص او و اداره‌ اموالش تعیین می‌شود و سمت او را قیمومت گویند.

برای چه اشخاصی قیم تعیین می شود؟

بر طبق ماده‌ ۱۲۱۸ قانون مدنی برای اشخاص ذیل نصب قیم می‌شود:

۱- برای صغاری که ولی خاص ندارند.

۲- برای مجانین و اشخاص غیر رشید (سفیه) که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند.

۳- برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد.

برای قیم شدن باید چه شرایطی داشته باشیم؟

قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی و قابل اعتماد باشد. به علاوه، با استناد به ملاک ماده‌ی ۱۱۹۲ قانون مدنی که مربوط به وصایت است، می‌توان گفت که اگر محجور مسلمان باشد، نمی‌توان برای او قیم غیر مسلمان تعیین کرد. ماده‌ی ۱۲۳۱ ق.م درباره‌ی شرایط قیم می‌گوید: «اشخاص ذیل نباید به سمت قیمومت  معین شوند:

۱- کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند.

۲- کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحه‌های ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند: سرقت- خیانت در امانت- کلاهبرداری- اختلاس- هتک ناموس یا منافیات عفت- جنحه نسبت به اطفال- ورشکستگی به تقصیر.

۳- کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است.

۴- کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند.

۵- کسی که خود یا اقرباء طبقه‌ی اول او دعوایی برمحجور داشته باشد».

بیشتر بخوانید:

ولی قهری کیست و چه وظایفی دارد؟

اقربای محجور، در صورتی که صلاحیت برای قیم شدن داشته باشند، بر دیگران مقدم خواهند بود (ماده‌ ۱۲۳۲ ق.م) و دادگاه یک یا چند نفر از آنان را به سمت قیمومت معین خواهد کرد. در میان خویشان محجور، پدر یا مادر او مادام که شوهر ندارد، با داشتن صلاحیت بر دیگران مقدم است. (ماده‌ ۶۱ قانون امور حسبی) و نیز در صورت محجور شدن زن، شوهر زن با داشتن صلاحیت برای قیمومت بر دیگران مقدم است. (ماده‌ ۶۲ ق.ا.ح) برابر ماده‌ی ۱۲۳۳ ق.م: «زن نمی‌تواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمومت را قبول کند».

قیم چه وظایفی دارد؟

قیم نماینده‌ قانونی محجور است و باید در تربیت و مراقبت و اصلاح محجور و حفظ و اداره‌ اموال او بکوشد. ماده‌ ۱۲۳۵ ق.م می‌گوید: «مواظبت شخص مولی علیه و نمایندگی قانونی او در كلیه امور مربوطه به اموال و حقوق مالی او با قیم است.» قیم باید در اقدامات خود غبطه و مصلحت محجور را رعایت کند و از اعمالی که مضر به حال او باشد بپرهیزد. (ماده‌ ۷۹ ق.ا.ح)

قانونگذار در تعیین وظایف قیم علاوه بر ذکر قواعد کلی، وظایف خاصی را نیز برای او مقرر نموده است:

۱- برابر با ماده‌ ۱۲۳۶ ق.م: «قیم مكلف است قبل از مداخله در امور مالی مولی علیه صورت جامعی از كلیه دارایی او تهیه كرده یك نسخه از آن به امضای خود برای دادستانی كه مولی علیه در حوزه آن سكونت دارد بفرستد و دادستان یا نماینده او باید نسبت به میزان دارائی مولی علیه تحقیقات لازمه به عمل آورد».

۲- قیم باید اموال ضایع شدنی محجور را بفروشد و از پول آن با رعایت مصلحت محجور مالی خریداری یا به ترتیب دیگری که به مصلحت باشد رفتار نماید. (ماده‌ ۸۰ ق.ا.ح)

۳- قیم باید هزینه‌ی زندگی محجور و اشخاص واجب النفقه‌ی او و هم چنین هزینه‌ معالجه‌ آنها را در بیمارستان و غیره و هزینه‌های لازم دیگر از قبیل هزینه‌ی تربیت اطفال محجور را بپردازد. (ماده‌ ۸۲ ق.ا.ح)

۴- قیم باید اسناد و اشیا قیمتی محجور را، با اطلاع دادستان، در محل امنی نگهداری کند و وجوه نقدی که مورد احتیاج نیست در یکی از بانک‌های معتبر بگذارد (ماده‌ ۸۴ ق.ا.ح).

۵- قیم در صورت امکان نباید وجوه زاید از احتیاج محجور را بدون سود بگذارد، بلکه باید از آن بهره برداری کند و اگر بیش از شش ماه وجوه مزبور را بدون سود گذاشت، مسئولیت تأدیه‌ی خسارت به میزان صدی دوازده در سال خواهد بود. (ماده‌۹۰ ق.ا.ح)

۶- قیم باید لااقل سالی یک بار حساب تصدی خود را به دادستان یا نماینده‌ او بدهد و هرگاه در ظرف یک ماه از تاریخ مطالبه‌ دادستان حساب ندهد، به تقاضای وی و حکم دادگاه معزول می‌شود. (ماده ۱۲۴۴ ق.م) به علاوه مطابق ماده‌ ۱۲۴۵ ق.م: «قیم بایدحساب زمان تصدی خودرا پس از كبر و رشد یا رفع حجر به مولی علیه سابق خود بدهد. هرگاه قیمومت او قبل از رفع حجر خاتمه یابد حساب زمان تصدی باید به قیم بعدی داده شود.» حکم این ماده مربوط به نظم عمومی است و هیچ قراردادی نمی‌تواند قیم را از دادن صورت حساب زمان تصدی معاف کند.

هرگاه قیم از انجام وظیفه‌اش تخلف کند و از این راه ضرری به محجور وارد آید، مسئول و مکلف به جبران خسارت است. ماده‌ ۱۲۳۸ ق.م در این رابطه می‌گوید: «قیمی كه تقصیر در حفظ مال مولی علیه بنماید مسئول ضرر و خساراتی است كه از نقصان یا تلف آن مال حاصل شده اگر چه نقصان یا تلف مستند به تفریط یا تعدی قیم نباشد». علاوه براین ممکن است به حکم دادگاه ازسمت قیمومت عزل شود و طبق ماده‌ ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی، به عنوان خیانت در امانت مجازات شود.

قیم چه اختیاراتی دارد؟

قانون به قیم در اداره‌ امور محجور اختیاراتی داده است. قیم می‌تواند به نمایندگی از محجور و با رعایت غبطه و مصلحت محجور اعمال حقوقی و معاملات لازم را انجام دهد. معاملات قیم راجع به اموال محجور سه دسته است:

الف) معاملات ممنوع

۱- معامله با محجور

معامله‌ قیم با محجور در صورتی که موجب انتقال مال بین آنها باشد، به منظور جلوگیری از سوء استفاده‌ی قیم و ضرر محجور به طور کلی منع شده است. بنابراین قیم نمی‌تواند مال خود را به محجور بفروشد یا اجاره دهد یا مال او را بخرد یا اجاره کند. البته هیچ مانعی ندارد که قیم مال خود را به محجور ببخشد یا به رایگان صلح کند و به قیمومت از طرف او آن را بپذیرد، زیرا در چنین مواردی احتمال ورود ضرر به محجور وجود ندارد.

۲- هبه به نمایندگی از محجور

قیم نمی‌تواند به نمایندگی از محجور مال او را ببخشد. اگر چه این ممنوعیت به طور صریح در قانون ذکر نشده اما با توجه به این که وظیفه‌ی قیم حفظ اموال و رعایت مصلحت محجور است و هبه‌ی مال محجور با این امر منافات دارد، می‌توان این ممنوعیت را پذیرفت.

ب) معاملات محتاج به اجازه

قانونگذار در خصوص انجام برخی معاملات توسط قیم که ممکن است به زیان محجور باشد، اجازه‌ی دادستان را لازم دانسته است:

۱- فروش اموال غیر منقول محجور (ماده‌ ۱۲۴۱ ق.م)

۲- رهن اموال غیر منقول محجور (ماده‌ ۱۲۴۱ ق.م)

۳- معامله‌‌ای که در نتیجه‌ آن قیم مدیون مولی‌علیه گردد. در این صورت ملائتِ قیم، شرط تصویب و اجازه‌ی دادستان است.

۴- وام گرفتن برای محجور بدون ضرورت و احتیاج

۵- صلح

ج) معاملات بی‌نیاز از اجازه

اصولاً قیم می‌تواند با رعایت مصلحت محجور و بدون اجازه‌ی دادستان، به نمایندگی از محجور اعمال حقوقی انجام دهد، مشروط بر این که اعمال مزبور نه ممنوع باشد و نه از جمله اعمالی باشد که تصویب دادستان در آنها لازم دانسته شده است، البته رعایت غبطه و مصلحت محجور همیشه لازم است.

نکته: اساساً قیم در نکاح محجور، اختیار و ولایتی ندارد.

اجرت قیم

قیم می‌تواند برای انجام امور راجع به قیمومت اجرت مناسب و متعارفی را با نظر دادستان از اموال محجور برداشت کند. در تعیین اجرت قیم سه عامل را باید مورد توجه باشد:

۱- کیفیت و کمیت کار قیم در اداره‌ی اموال و مواظبت شخص محجور.

۲- وضع محلی که اقامتگاه محجور در آنجا واقع است و امور قیمومت در آنجا انجام می‌گیرد.

۳- درآمد محجور.

موارد عزل قیم

الف) مطابق ماده‌ ۱۲۴۸ ق.م: «در موارد ذیل قیم معزول می‌شود:

۱- اگر معلوم شود كه قیم فاقد صفت امانت بوده و یا این صفت از او سلب شود.

۲- اگر قیم مرتكب جنایت و یا مرتكب یكی از جنحه‌های ذیل شده و به موجب حكم قطعی محكوم گردد:

سرقت ،خیانت درامانت ،كلاهبرداری ،اختلاس ،هتك ناموس ، منافیات عفت، جنحه نسبت به اطفال ، ورشكستگی به تقصیر یا تقلب.   

۳- اگر قیم به علتی غیر از علل فوق محكوم به حبس شود و بدین جهت نتواند امورمالی مولی علیه را اداره كند.

۴- اگر قیم ورشكسته اعلان شود.

۵- اگر عدم لیاقت یا توانایی قیم در اداره اموال مولی علیه معلوم شود.

۶- در مورد مواد ۱۲۳۹ و ۱۲۴۳ و ۱۲۴۴ با تقاضای مدعی العموم.»

حکم عزل قیم ناظر به آینده است و اعمالی که قیم پیش از ابلاغ حکم عزل به او، انجام داده نافذ است.

ب) برابر ماده‌ ۱۲۴۹ ق.م: «اگر قیم مجنون یا فاقد رشد گردد منعزل می‌شود».

هنگامی که حجر مولی علیه پایان می‌پذیرد نیز قیم منعزل می‌شود.

ج) مطابق مواد ۱۲۵۱ و ۱۲۵۲ ق.م، درصورتی که زن بی شوهری، حتی اگر مادر مولی علیه باشد، پس از انتخاب به سمت قیمومت ازدواج نماید، باید مراتب را طبق ماده‌ ۱۲۵۱ ق.م به دادستان اطلاع دهد والا دادستان می‌تواند تقاضای عزل او را بنماید. درخواست عزل از جانب دادستان اختیاری است نه اجباری.

قيم کیست و چه وظایفی دارد؟ قيم کیست و چه وظایفی دارد؟ قيم کیست و چه وظایفی دارد؟

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا