سقوط تعهدات چیست و چه اسبابی دارد؟
سقوط تعهدات چیست و چه اسبابی دارد؟ معنای لغوی سقوط، زوال است. در اصطلاح حقوقی نیز به معنی زوال به کار برده شده است، و مراد از آن، زوال تعهداتی است که بر عهده شخص است. در تعهد یک رابطه حقوقی ایجاد میشود و در سقوط تعهدات آن رابطه زایل و گسیخته میشود. رابطه حقوقی که به اسباب متعدد و با منابع مختلف برای اشخاص ایجاد میشود برای از بین رفتن و زوال قطعی آن به طوری که در خصوص آن تعهد، دیگر الزامی برای متعهد نباشد عوامل مختلفی است که، در سقوط تعهدات بیان شده است. مهمترین عامل سقوط تعهد را وفای به عهد میدانند که با ایفاء تعهد آن رابطه حقوقی زایل نمیشود. وفای تعهد وسیله متعارف برای اجرای تعهد است. تعهدی که ایجاد شده با ایفاء آن پایان میپذیرد. پایان تعهد غیر از زوال تعهد است. اقاله که به عنوان وسیله سقوط تعهد در ماده ۲۴۶ قانون مدنی ذکر شده با معنای زوال تعهد فرق دارد و یا تهاتر، تبدیل تعهد و حتی مالکیت ما فی الذمه چهره دیگری از اجرای تعهد است و با مفهوم سقوط تعهدات مطابقت ندارد. اگر چه در انحلال قرارداد در نهایت تعهد ساقط میشود ولی با سقوط آن تفاوت دارد. در انحلال قرارداد، عقد و قرارداد از بین میرود که به تبع آن تعهد هم ساقط میشود. درسقوط تعهد، تعهد از بین میرود ولی اصل عقد و قرارداد به قوت خود باقی می ماند.
بیشتر بخوانید:
سقوط تعهدات در قانون مدنی
قانون مدنی در ماده 264 خود، شش سبب از اسباب سقوط تعهدات را به این ترتیب بر شمرده است:
۱- به وسیله وفای به عهد
۲- به وسیله اقاله
۳- به وسیله ابراء
۴- به وسیله تبدیل تعهد
۵- به وسیله تهاتر
۶- به وسیله مالکیت ما فی الذمه
حقوقدانان وفای به عهد را کاملترین مورد برای سقوط تعهد میدانند. وقتی متعهد به تعهد خود وفا کرد، تعهد از بین میرود. برای تحقق سقوط تعهد در وفای به عهد شرایط مقرر، در خصوص تادیه کننده، مورد تادیه، زمان و مکان تادیه باید رعایت گردد. اگر چه قانون وفای به عهد را از سقوط تعهدات میداند ولی وفای به عهد همان اجرای تعهد است و اجرای تعهد غیر از سقوط تعهد میباشد. وفای به عهد وسیله متعارف برای اجرای تعهد میباشد. تعهدی که به وسیله یکی از منابع تعهد، ایجاد شده بود با ایفاء آن پایان میپذیرد.
مورد دومی که قانون برای سقوط تعهد در ماده ۲۶۴، ذکر کرده است اقاله میباشد. اقاله عبارت است از اینکه، دو طرف عقد با تراضی و توافق معامله را به هم بزنند. در اقاله هم باید گفت وسیله متعارف برای انحلال عقد است و سبب انحلال عقد پیش از خود و تعهدات ناشی از آن میشود.
ابراء مورد چهارم برای سقوط تهدات در قانون ذکر شده است. ابراء یک عمل حقوقی تبعی و رضایی است. سقوط حق عینی را ابراء نمیگویند بلکه اعراض گفته میشود. ابراء به تعهدات ناشی از قرارداد اختصاص ندارد. دین ناشی از ضمان قهری نیز قابل ابراء است چرا که اگر کسی به علت اتلاف و یا تسبیب از دیگری، طلبکار شده باشد میتواند طلب خود را ابراء کند.
تبدیل تعهد مورد دیگری ازسقوط تعهدات است. توافق متعهد و متعهد له بر جایگزینی تعهد پیشین با تعهد جدید را تبدیل تعهد میگویند. دو طرف قصد بر این میکنند که تعهد پیشین را ساقط وتعهد جدیدی را ایجاد کنند. در تبدیل تعهد، تعهد سابق ساقط و به تبع آن تضمینات تعهد سابق نیز از بین میرود. در خصوص ماهیت تبدیل تعهد میان حقوقدانان اختلاف است که آیا همان انتقال دین و طلب است یا باهم فرق دارند در انتقال دین و طلب، تضمینات باقی میمانند. اقسام و موارد تبدیل تعهد در ماده ۲۹۲ قانون مدنی بیان شده است.
تهاتر را قانون در بند پنج ماده ۲۶۴ به عنوان وسیله سقوط تعهدات ذکر کرده است. تهاتر قهری است و بدون اینکه قصد سقوط تعهد را داشته باشند و یا بر آن تراضی کنند حاصل میگردد. تهاتر برای جلوگیری از تکرار تادیه و ایفاء تعهد است. برای وقوع تهاتر شرایط زیر ضروری است:
الف) موضوع دین باید کلی باشد.
ب) دو دین از یک جنس باشد.
ج) زمان و مکان تادیه یکی باشد.
در حقوق برای تهاتر سه قسم ذکر میکنند: تهاتر قهری، قراردادی و قضایی.
مالکیت ما فی الذمه وسیله دیگری برای سقوط تعهدات است که در آن دو عنوان داین و مدیون در یک شخص جمع شده است به نوعی اتحاد دو وصف در یک شخص. (م ۳۰۰ ق.م) این اتحاد در قهری است و سقوط تعهد را نیز در پی دارد. گاهی مالکیت ما فی الذمه اختیاری و با قرارداد حاصل میشود. مانند اینکه طلبکاری بدهی مدیون را ببخشد در این صورت متهب طلبکار خویش میشود ماده ۸۰۶ قانون مدنی میگوید: هرگاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد.
سقوط تعهدات چیست سقوط تعهدات چیست